۱۲ دقیقه

چرا قرآن در توصیفِ جهان با علم تفاوت دارد
؟


آفرینش آسمان و زمین

سورهٔ انبیاء ۲۱: ۳۰–۳۲ آیا کسانی که کافر شدند ندیدند که آسمان‌ها و زمین یک پیکر بودند ، سپس ما آنها را از هم جدا کردیم ، و ما از آب هر موجود زنده‌ای آفریدیم. آیا ایمان نخواهند آورد؟ (۳۰) و ما کوه‌های استواری در زمین قرار دادیم تا با آنها نلرزد، و در آن راه‌ها را به‌عنوان گذرگاه‌هایی قرار دادیم تا هدایت یابند. (۳۱) و آسمان را پرده‌ای محافظ قرار دادیم ، و با این حال از آیاتش رو می‌گردانند. (۳۲)

سورهٔ نازعات ۷۹: ۲۷–۳۰ آیا آفرینش شما دشوارتر است یا آسمان؟ او آن را بنا کرد (۲۷) ساختار و نسبت آن را برقرار ساخت (۲۸) او شب آن را تاریک ساخت و روز آن را پدید آورد (۲۹) و پس از آن زمین را گسترد (۳۰)

سورهٔ رعد ۱۳: ۲ خداست که آسمان‌ها را بدون ستون‌هایی که ببینید برپا کرد ، سپس بر عرش استقرار یافت، و خورشید و ماه را مسخّر ساخت؛ هر یک تا مدتی مقرر در گردش‌اند. او امر را اداره می‌کند؛ آیات را روشن بیان می‌دارد تا به ملاقات پروردگارتان اطمینان یابید. (۲)

سورهٔ ملک ۶۷: ۳ اوست که هفت آسمان را در طبقات آفرید. در آفرینش رحمت‌کننده هیچ ناسازگاری نمی‌بینی؛ پس بینایی‌ات را بازگرد: آیا شکافی می‌بینی؟ (۳)

سورهٔ حج ۲۲: ۶۵ آیا ندیدی که خدا آنچه را در زمین است و کشتی‌هایی را که در دریا به فرمان او روان‌اند برای شما مسخّر ساخته است، و آسمان را از فرو ریختن بر زمین جز به اذن خود بازمی‌دارد. همانا خدا نسبت به مردم مهربان و رحیم است. (۶۵)

سورهٔ طلاق ۶۵: ۱۲ خدا همان است که هفت آسمان را آفرید و مانند آنها از زمین را; فرمان میان آنها فرود می‌آید تا بدانید که خدا بر همه چیز قادر است و خدا همه چیز را به علم خویش احاطه کرده است. (۱۲)

سورهٔ ملک ۶۷: ۵ و بی‌گمان نزدیک‌ترین آسمان را با چراغ‌ها آراستیم و آنها را برای سنگ‌بارانِ شیاطین قرار دادیم, و برای ایشان عذاب آتشی شعله‌ور آماده کرده‌ایم. (۵)

تفسیر ابن کثیر: آیا ندیدند (که آسمان‌ها و زمین پیوسته بودند)؟ یعنی: همه به‌هم متصل، منسجم و یکی بر دیگری انباشته بود در آغاز، سپس او آن‌را از این جدا کرد. او آسمان‌ها را هفت قرار داد و زمین را هفت، ، و میان پایین‌ترین آسمان و زمین را با هوا جدا ساخت ، پس آسمان بارید و زمین رویش گیاه آورد؛ بنابراین گفت: (و ما از آب هر جنبنده‌ای آفریدیم؛ آیا ایمان نمی‌آورند؟) یعنی: در حالی که آنان مشاهده می‌کنند موجودات به‌تدریج پیش چشمانشان پدید می‌آیند، و این دلیل بر وجود آفریننده، فاعل، برگزیننده و قادر بر هر آن‌چه اراده کند است.

تفسیر القرطبی: سخنش: خدا که هفت آسمان را آفرید و مانند آنها از زمین ، دلالت بر کمال قدرت او و توانایی او برای برانگیختن و به حساب کشیدن دارد. در این که آسمان‌ها هفت‌اند و یکی بر دیگری قرار دارند اختلافی نیست؛ این را حدیث معراج و دیگران دلالت می‌کنند. سپس فرمود: «و مانند آنها از زمین»، یعنی هفت. درباره آنها در دو رأی اختلاف کردند: اولین، که دیدگاه اکثریت است، آن است که زمین‌ها هفت لایه‌اند، یکی بر دیگری، و بین هر زمین و زمین فاصله‌ای همچون فاصله بین هر آسمان و آسمان وجود دارد، و در هر زمین سکنه‌ای از مخلوقات خدا هستند. الضحاک گفت: «و مانند آنها از زمین» یعنی هفت زمین، اما آنها بدون فاصله بر یکدیگر فشرده‌اند، برخلاف آسمان‌ها. رأی اول درست‌تر است، زیرا گزارش‌ها در ترمذی، نسائی و دیگران آن را نشان می‌دهد….

توضیح: آیا آسمان ماده‌ای جامد است به گونه‌ای که تا زمانی که خدا به قدرت نامتناهی خود آن‌را جدا نکرد در همراهی با زمین باقی می‌ماند، یا آیا آن همان جوّ است که زمین را احاطه کرده؟ از آنجا که زمین کوه‌ها و درّه‌ها دارد، پس از جدا شدن، خدا دید که سطح آسمان برآمدگی‌هایی یافته، بنابراین آن را بنا کرد و تناسب داد ، یعنی به آن ضخامت بخشید. سپس آن را بالای زمین بی‌ستون (یعنی ستون‌ها) برپا داشت و با چراغ‌ها آراست (چراغ کوچک است و در دست گرفته می‌شود، نه ستاره که بزرگ‌تر از زمین است)، و شیاطین روحانیاتی‌اند که تحت تأثیر مادّه نیستند، پس چه کسی ستاره‌ها را به سنگ برای سنگ‌باراندن شیاطین تبدیل می‌کند؟ و او از هر یک هفت آسمان و هفت زمین ساخت و میان هر آسمان و زمین را با هوا جدا نمود، و چون خدا نسبت به بندگانش رحمت دارد، آسمان را از فرو ریختن بر زمین بازداشت تا مردم نابود نشوند. (آیا این معقول و با علم سازگار است)

و در انجیل در اشعیا ۴۰: ۲۲: آن که بر دایرهٔ زمین نشسته، و ساکنان آن مانند ملخ‌ها هستند.

و در ایوب ۲۶: ۷: او شمال را بر فراز خلأ گسترد و زمین را بر هیچ معلق کرد.

غروب و طلوع خورشید

سورهٔ کهف ۱۸: ۸۳–۹۱ از تو درباره ذوالقرنین می‌پرسند. بگو: داستانی از او برایتان خواهم گفت. (۸۳) همانا ما او را در زمین استوار کردیم و از هر وسیله‌ای به او دادیم. (۸۴) پس به راهی رفت (۸۵) تا آن‌که به محل غروب خورشید رسید، دید که در چشمه‌ای گل‌آلوده غروب می‌کند، و نزد آن مردمی یافت. گفتیم: ای ذوالقرنین، یا آنان را عذاب کن یا در میانشان به نیکی روی آور. (۸۶)……… سپس به راهی رفت (۸۹) تا آن‌که به محل طلوع خورشید رسید، دید که بر مردمی طلوع می‌کند که برای آنان از آن پناهگاهی نیافریده بودیم. (۹۰)

در تفسیر القرطبی آمده است: «تا آن‌که به محلی رسید که خورشید در آن غروب می‌کند، دید که در چشمه‌ای گل‌آلوده غروب می‌کند.» عاصم، عامر، حمزه و کسائی آن را «حَمیَه» خواندند به معنی گرم. دیگران آن را «حامِعَه» خواندند به معنی پر از لجن که همان خاک سیاه است. می‌گویند: «حَمَأتُ البِئر» حَمأ (با سکون) وقتی است که لجن آن را خارج می‌کنی. و «حَمِئَتِ البِئر» حَمأ وقتی است که لجن آن افزایش یابد. همچنین ممکن است «حَمیَه» از «حماعه» مشتق باشد، با سبک شدن همزه و تبدیل آن به یاء. می‌توان دو قرائت را جمع کرد و گفت: گرم و پر از لجن بود. عبدالله بن عمرو گفت: پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله‌ـ به هنگام غروب خورشید آن را نگاه کرد و گفت: «آتش افروختهٔ خدا؛ اگر فرمان خدا آن را مهار نداشت، هر چه بر زمین است را می‌سوزاند.» ابن‌عباس گفت: (پدرم آن را همان‌گونه که پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله‌ـ به او آموخته بود به من آموخت: در چشمه‌ای گل‌آلوده ؛ و معاویه گفت: این «حَمیَه» است. عبدالله بن عمرو بن العاص گفت: من جانب فرمانده مؤمنان را می‌گیرم. آنان کعب را قاضی میان خود قرار دادند و گفتند: ای کعب، این را در تورات چگونه می‌یابی؟ او گفت: می‌یابم که در چشمه‌ای سیاه غروب می‌کند، که با ابن‌عباس موافق بود.) شاعر تبّع یمانی گفت:
ذوالقرنین پیش از من پادشاهی مسلمان بود؛ پادشاهان از او فرمان می‌بردند و به سجده می‌افتادند.
او به غرب‌ها و شرق‌ها رسید در جستجوی راه‌حل از رهبر دانا.
او محل غروب خورشید را در غروبی دید که در چشمه‌ای از خلب و ثأت، سیاه‌فام بود.
خلب : گل؛ و ثأت: لجن. و حرمد: سیاه.

توضیح: قرآن صریحاً دربارهٔ ذو القرنین می‌گوید «ما گفتیم». پس چگونه خدا با او سخن می‌گوید در حالی‌که با برترین پیامبرش و خاتم پیامبران سخن نگفت و به‌جای آن فرشته‌ای فرستاد که موضوعش مورد تردید بود و نیاز به تصدیق از همسرش و ورقۀ بن نوفل (مسیحی مرتد) داشت؟ رسید (یعنی به آن رسید), یافت (یعنی دید و اطمینان حاصل کرد), چشمه (یعنی چاهی با قطری که شاید از ۴ متر تجاوز نکند), گل‌آلود (آب سیاه—سبحان‌الله—که از گرما تبخیر نشد)، و آن را سیاه دید، پس آب دریا نیست چنان‌که برخی شیوخ سعی می‌کنند «چشمه» را «دریا» تفسیر کنند، زیرا آب‌های تمامی دریاهای جهان بی‌رنگ‌اند. و نزدیک آن قومی را یافت (چگونه نسوختند؟). معلوم است که دانشمندان اندازهٔ خورشید را بیش از ۱٬۰۰۰٬۰۰۰ برابر اندازهٔ زمین برآورد می‌کنند. همچنین خورشید طلوع می‌کند بر سراسر دنیا، نه نخست بر قومی که برهنه‌اند.

رعد

سورهٔ رعد ۱۳:۱۳ و رعد تسبیح حمد او می‌گوید و فرشتگان از ترس او ؛ و او صاعقه‌ها را می‌فرستد و به‌وسیلهٔ آن‌ها هر که را بخواهد می‌زند؛ با این حال دربارهٔ خدا نزاع می‌کنند و او سخت‌گیر است.

شرح القرطبی: رعد فرشته‌ای است که ابرها را می‌راند، و بخار آب در حفرهٔ شست اوست؛ به او امانت ابرها سپرده شده و آن‌ها را مطابق فرمان هدایت می‌کند؛ او خدا را تسبیح می‌گوید. وقتی رعد تسبیح می‌گوید، هیچ فرشته‌ای در آسمان نیست مگر آن‌که صوت خود را در تسبیح بلند می‌کند؛ سپس باران فرو می‌ریزد. از او نیز نقل شده: وقتی صدای رعد را می‌شنید می‌گفت «سبحان کسی که به‌خاطر او تسبیح گفته می‌شود.» مالک از عامر بن عبدالله از پدرش نقل کرده که هرگاه صدای رعد را می‌شنید می‌گفت: «سبحان کسی که رعد به حمد او تسبیح می‌گوید و فرشتگان از ترس او»، سپس می‌گفت: «این هشداری شدید برای اهل زمین است.» و گفته شده است: آن فرشته‌ای است که بر سریر میان آسمان و زمین نشسته، با ۷۰٬۰۰۰ فرشته در سمت راست او و مانند آن در سمت چپش؛ وقتی به سمت راست برگردد و تسبیح گوید، همهٔ آن‌ها از ترس خدا تسبیح می‌کنند؛ و وقتی به سمت چپ برگردد و تسبیح گوید، همه‌شان از ترس خدا تسبیح می‌کنند.

ستارگان

سورهٔ ملک ۶۷:۵ و ما به‌راستی نزدیک‌ترین آسمان را با چراغ‌ها زینت داده‌ایم و آن‌ها را برای سنگ‌پراکنی به سوی شیاطین

تفسیر طبری و ما به‌راستی نزدیک‌ترین آسمان را با چراغ‌ها زینت دادیم و آن‌ها را برای شیاطین تیر و پیکان قرار دادیم: خدا—منزه باد ثنای او—این ستارگان را برای سه هدف آفرید: آن‌ها را به‌عنوان آراستگی نزدیک‌ترین آسمان آفرید، و برای سنگ‌پراکنی به سوی شیاطین, و به‌عنوان نشانه‌هایی که بدان راهنمایی می‌شوی. هر که آن‌ها را خلاف این تفسیر کند، از رأی خود گفته، خطا کرده، بهره‌اش را از دست داده و وارد چیزی شده که دانش ندارد.

توضیح: و معلوم است که شیاطین ارواحی‌اند بی‌بدن مانند ما که از امور مادی تأثیر می‌پذیرند. چراغ‌ها ستارگان بسیار دورند؛ به‌همین‌دلیل کوچک به‌نظر می‌آیند، اما بسیار بزرگ‌اند—بزرگ‌تر از خورشید. پس چه کسی است که چنین ستاره‌ای را گرفته و به‌وسیلهٔ آن شیاطین را بزند؟

هفت آسمان و هفت زمین

سورهٔ فصلت ۴۱:۱۲ او آن‌ها را در دو روز به‌صورت هفت آسمان تمام کرد، و در هر آسمان فرمانش را نازل کرد؛ و نزدیک‌ترین آسمان را با چراغ‌ها زینت داد و به‌عنوان پوشش قرار داد. این است قضای توانا دانا.

سورهٔ نوح ۷۱:۱۵ آیا ندیدی چگونه خدا هفت آسمان را طبقه‌طبقه آفرید؟

سورهٔ اسراء ۱۷:۴۴ هفت آسمان و زمین، و هر که در آن‌هاست او را تسبیح می‌گویند ؛ هیچ چیز نیست که تسبیح او را نگوید، اما شما تسبیح آن‌ها را درک نمی‌کنید. همانا او بردبار و آمرزنده است.

سورهٔ بقره ۲:۲۹ اوست کسی که برای شما هر آنچه در زمین است آفرید؛ سپس به آسمان بازگشت و آن‌ها را به‌صورت هفت آسمان ساخت؛ و او به هر چیز داناست.

سورهٔ ملک ۶۷:۳ آن که هفت آسمان را طبقه‌طبقه آفرید. در آفرینش رحمان هیچ ناپیوستگی نمی‌بینی؛ پس بار دیگر بنگر—آیا شکافی می‌بینی؟

تفسیر القرطبی: عزیز متعال فرمود: خدا که هفت آسمان را آفرید و از زمین نیز همانند آن‌ها—این نشان‌دهندهٔ کمال قدرت او و توانایی او در برانگیختن و حساب‌کشی است. اختلافی نیست که آسمان‌ها هفت‌اند، یکی بر فراز دیگری؛ این را حدیث معراج و دیگر احادیث دلالت می‌کنند. سپس گفته شد: و از زمین همانند آن‌ها، یعنی هفت. دربارهٔ آن‌ها دو قول است: اولین قول، که قول اکثریت است، این است که آن‌ها هفت زمین‌اند، طبقه‌طبقه، یکی بر بالای دیگری، با فاصله‌ای میان هر زمین همانند فاصله میان هر آسمان؛ و در هر زمین ساکنانی از میان مخلوقات خدا هستند. الضحاک گفت: و از زمین همانند آن‌ها، یعنی هفت زمین، اما آن‌ها به‌صورت فشرده‌اند، یکی بر دیگری، بدون فاصله، برخلاف آسمان‌ها. قول اول درست‌تر است، زیرا گزارش‌ها در ترمذی، نسائی و دیگران بدان اشاره دارند. جناب محترم، چرا این تعارض با علم وجود دارد، و آیا خدا از این اختلاف آگاه نیست؟

یهودیان معمولاً کلام خدا را از جایگاهش می‌پیچاندند، پس او به آن‌ها گفت، «وای بر کسانی که شر را نیک و نیکی را شر می‌نامند، تاریکی را روشن و روشنایی را تاریکی می‌نهند، تلخ را شیرین و شیرین را تلخ، زیرا این به هلاکت ابدی می‌انجامد.» اگر شما به آنچه ذکر شد ایمان دارید، کاملاً آزادید هرچه می‌خواهید باور کنید، اما لطفاً مرا کافر نخوانید.